روانشناسی

دلبستگی و روابط

دلبستگی یکی از مفاهیم کلیدی در روان‌شناسی و به ویژه در رویکرد روان‌درمانگری پویشی D-ISTDP است، زیرا کیفیت روابط اولیه ما با والدین و مراقبان، نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری الگوهای ارتباطی آینده‌مان دارد، وقتی کودکی در فضایی ایمن و پرمحبت رشد کند، یاد می‌گیرد که به دیگران اعتماد کند و احساساتش را آزادانه ابراز کند، اما اگر این رابطه دلبستگی ناایمن باشد، مثلاً کودک با طرد، بی‌توجهی یا خشونت مواجه شود، ذهن او برای بقا مکانیسم‌های دفاعی خاصی ایجاد می‌کند، این مکانیسم‌ها ممکن است در کودکی کمک‌کننده باشند، اما در بزرگسالی به مانعی برای برقراری روابط سالم تبدیل می‌شوند، فردی که از دلبستگی اجتنابی رنج می‌برد ممکن است همیشه از نزدیکی بیش از حد با دیگران بترسد، در حالی که فردی با دلبستگی مضطرب مدام نگران از دست دادن دیگری است و این ترس‌ها در ناخودآگاه او ریشه دارند، در درمان پویشی کوتاه‌مدت، رابطه میان بیمار و درمانگر فرصتی دوباره برای تجربه دلبستگی ایمن ایجاد می‌کند، بیمار در اتاق درمان یاد می‌گیرد که می‌تواند بدون ترس از طرد یا تنبیه، احساسات واقعی خود را ابراز کند و این تجربه درونی به تدریج به روابط بیرونی او نیز منتقل می‌شود، بسیاری از مشکلات زوج‌ها، شکست‌های عاطفی یا تنهایی‌های مداوم، ریشه در همین الگوهای دلبستگی دارند و وقتی فرد در درمان به ریشه‌های عاطفی آن پی می‌برد، متوجه می‌شود که انتخاب‌هایش دیگر آگاهانه‌تر است، بنابراین D-ISTDP به بیماران کمک می‌کند تا از اسارت الگوهای قدیمی رها شوند و روابطی سالم‌تر، امن‌تر و رضایت‌بخش‌تر بسازند، دلبستگی و روابط برای انسان مانند ریشه و تنه درخت هستند و اگر این ریشه‌ها در کودکی آسیب دیده باشند، بازسازی و ترمیم آن‌ها در بزرگسالی از طریق درمان پویشی ممکن می‌شود و این همان تفاوت بنیادین این رویکرد با بسیاری از روش‌های سطحی‌تر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *