روانشناسی

یخچال ذهن پنهان

انسان همانند کوه یخی است که بخش کوچکی از آن در سطح آب دیده می‌شود و بخش عظیم‌تری در زیر آب پنهان مانده است، و این تصویر بهترین استعاره برای درک ذهن ناخودآگاه و اهمیت آن در روان‌درمانگری پویشی یا D-ISTDP است، چرا که در این رویکرد باور بر این است که بسیاری از رنج‌های روانی ما ناشی از بخش‌های پنهانی ذهن است که به سطح آگاهی نرسیده‌اند و در قالب اضطراب، افسردگی، وسواس یا مشکلات ارتباطی ظاهر می‌شوند، وقتی فرد تنها سطح دیده‌شده ذهن خود را بررسی می‌کند، ممکن است به این نتیجه برسد که دلیل مشخصی برای رنج‌هایش وجود ندارد، اما در واقع لایه‌های پنهان ذهن او پر از احساسات و خاطراتی هستند که در کودکی یا در طول زندگی به دلایل مختلف سرکوب شده‌اند، این احساسات مانند خشم، غم، ترس یا حتی عشق، در عمق ناخودآگاه باقی می‌مانند و در لحظات حساس زندگی خود را به شکل نشانه‌های روان‌شناختی نشان می‌دهند، رویکرد D-ISTDP به این قسمت پنهان کوه یخ توجه می‌کند و تلاش دارد از طریق رابطه درمانی ایمن، این احساسات پنهان را به سطح آگاهی بیاورد، وقتی فرد شروع به مواجهه با بخش پنهان ذهن خود می‌کند، ابتدا ممکن است اضطراب شدیدی را تجربه کند، چون ذهن همیشه تمایل دارد از ورود به این ناحیه جلوگیری کند، اما با هدایت درمانگر، فرد به تدریج می‌آموزد که چگونه این احساسات را تجربه کند بدون آنکه توسط اضطراب فلج شود، در این فرآیند بیمار درمی‌یابد که بسیاری از مشکلات فعلی‌اش ریشه در همین ناخودآگاه پنهان دارند، آگاهی از این بخش نه تنها موجب آرامش می‌شود، بلکه به فرد اجازه می‌دهد انتخاب‌های جدیدی در زندگی داشته باشد، روابط سالم‌تری برقرار کند و از تکرار الگوهای آسیب‌زا جلوگیری کند، استعاره کوه یخ یادآور این نکته مهم است که آنچه دیده می‌شود همیشه همه حقیقت نیست و در روان‌درمانگری پویشی، هدف اصلی آشکار کردن همین بخش پنهان و آزادسازی انرژی روانی سرکوب‌شده است، به همین دلیل این نوع درمان نسبت به بسیاری از روش‌های دیگر کوتاه‌تر اما تأثیرگذارتر است زیرا به جای تمرکز بر نشانه‌ها، مستقیماً به ریشه و عمق روان می‌رود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *